آخر سال

ساخت وبلاگ

باز عالم و آدم و پوسیده گان خزان و زمستان خندان و شتابان به استقبال بهار میروند
تا اندوه زمستان را به فراموشی سپارند و کابوس غم را در زیر خاک مدفون سازند
و آنگه سر مست و با وجد و نشاط و با رقص و پایکوبی با ترنم این سرود
طرب انگیز نو روز و جشن شکوفه ها را بر گذار می نمایند . . .

آخر سال...
ما را در سایت آخر سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sayelabkhandeto بازدید : 11 تاريخ : شنبه 1 ارديبهشت 1403 ساعت: 14:09

به جز قصه این عشق چی گفتم چی شنفتم
همش درد دلم بود اگه قصه می گفتم
آخ اگه قصه می گفتم
چه حرفها که نگفته هنوز روی لبامه
چه شعر ها که نخونده آخ هنوز توی صدامه
آخ هنوز توی دلامه
تو قلبم تورو دارم اگه خونه به دوشم
من این عالم عشقو به عالم نفروشم

آخر سال...
ما را در سایت آخر سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sayelabkhandeto بازدید : 26 تاريخ : يکشنبه 6 اسفند 1402 ساعت: 20:05

ببار ای برفببار ای برف غمگین بر مزارشبه من میگفت برفو دوست دارهبه من میگفت اگه آروم ببارهبه من میگفت این برف زمستونهمینکه آب شه اونوقت بهارهببار ای برفببار ای برف سنگین بر مزارشببار ای برفببار ای برف غمگین بر مزارشبه وقت بازی تو برف زمستونصدای گام هاش وقتی می شد دورپی او میدویدم توی برف هابه من میگفت ندو لیزه زمین هابپوشان بستر پاکش به پاکیبگو با او که من با خرس کوکیبرای خنده هاش دلتنگ گشتیمبه دنبالش همه جاها رو گشتیمببار ای برفببار ای برف سنگین بر مزارش آخر سال...ادامه مطلب
ما را در سایت آخر سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sayelabkhandeto بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 14:10

می شد همون اول آذر بوددم در جلو رئیسیه چاکرم نوکرم بیامو دولا خم روی میزبشم مثه بقیه وقی شه خِفت از گلومیه کم ریش و رابطه داشتمکه رام بدن تو خودشونیه در بود رو به درهکوتاه بیا از مرامتگرگم باشی، میشی برهیه ذره درد نیس که بگییکی دو روزه خوب شهیه دریاس بی ماهیکه فقط کوسه توشهنوش جونت بابا نداشتتو هم فقیر باس بمیرییا اینکه ببری از زندگیو تفنگ دس بگیریولی گلوله بو گل نمیدههمه حرفن، عملا هیچفقط یکی هس که می‌مونهفقط یکیه که می‌دونهکسی خیرتو نمی‌خوادغیر اون که دوست دارهیکی همیشه هس کهضرری هم باهاش سود میارهیکی هس که شونه‌اسامنه سرت روی شونه‌شیکی هس که سرپناه بی‌کسی‌تهروح خونه‌اشیکی هس که رمز نجاتهاز این دیوونه خونهتو سقوط زبونتهی اسمشو می‌خونهیکی هس که به پای توکویر میشه و می‌خشکهیکی هس که گره‌هاتووا می‌کنه تو هر مشکلاونقد بزرگه که ضعفاتوتو روت نزنهاونقد رفیقه که حرفاشوتو روت می‌زنهاونقد هس، که وقتی نیسحالت خراب بدهیکی هس که وقتی نیستفقط تویی و عربدهاونقد پاته که تا اون‌ور دنیا هم بات میاداون می‌دونه که این راهیه هم‌بغض و هم پا می‌خوادوقتی چاه چشات خشک شدهاز زور گریه‌هاتوقتی جاده‌ی پیش روتهر چی میری کش میادوقتی یخ زده رابطه‌هاتو دلت به اون گرمهاون که با توئهتا نشکنی، تو فشار زیاداون که منطق وجودشبا دیوونگی‌ت جفتهاونکه لگد خورده از اسباما از اصل نمی‌فته آخر سال...ادامه مطلب
ما را در سایت آخر سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sayelabkhandeto بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1402 ساعت: 21:52

وزیدن گرفته‌ست باد خزان

به گوش آید از دور داد خزان

گل و سبزه و برگ‌هاي‌ قشنگ

مباشید غافل ز یاد خزان

نخواهد ز بین شما هیچ یک

برد جان بدر از جهاد خزان

به سویی فتد هر یک از جمعتان

ز توفان تند ز یاد خزان

کنونی که هستید بر شاخه‌ها

به دور از گزند و عناد خزان

از این بزم جانبخش سودی برید

که محوش کند انجماد خزان

آخر سال...
ما را در سایت آخر سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sayelabkhandeto بازدید : 50 تاريخ : سه شنبه 11 مهر 1402 ساعت: 6:12

دلتنگم و دیدار تو درمان من است بی رنگ رخت زمانه زندان من است بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی آنچه کز غم هجران تو بر جان من است آخر سال...
ما را در سایت آخر سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sayelabkhandeto بازدید : 28 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1402 ساعت: 12:45

اميدم را مگير از من خدايا خدايا خدايادل تنگ مرا مشكن خدايا خدايا خدايامن دور از آشيانم سر به آسمانم بي نصيب و خستهماندم جدا ز ياران از بلاي طوفان بال من شكستهاميدم را مگير از من خدايا خدايا خدايادل تنگ مرا مشكن خدايا خدايا خدايااز حريم دلم رفته رنگ هوس روز و شب به كه گويم در درون قفسآه در درون قفسوه كه دست قضا بسته بال مرا روز و شب ز گلويم ناله خيزد و بسآه ناله خيزد و بسميزنم فرياد هرچه باداباد واي از اين طوفان واي از اين بيدادآه واي از اين بيدادميزنم فرياد هرچه باداباد واي از اين طوفان واي از اين بيدادآه واي از اين بيداداميدم را مگير از من خدايا خدايا خدايادل تنگ مرا مشكن خدايا خدايا خدايامن دور از آشيانم سر به آسمانم بي نصيب و خستهماندم جدا ز ياران از بلاي طوفان بال من شكستهاز حريم دلم رفته رنگ هوس درد خود به كه گويم در درون قفسآه در درون قفسوه كه دست قضا بسته بال مرا روز و شب ز گلويم ناله خيزد و بسآه ناله خيزد و بسميزنم فرياد هرچه باداباد واي از اين طوفان واي از اين بيدادآه واي از اين بيدادواي از اين بيداد آه واي از اين بيداد آخر سال...ادامه مطلب
ما را در سایت آخر سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sayelabkhandeto بازدید : 46 تاريخ : يکشنبه 8 مرداد 1402 ساعت: 14:30

شاخه نبات من دیگه برات تا بهار نمیمونمشده هوا سرد و بی قرار ابر و باده بد آسمونمببین زده به گلمون گرگ بعد رفتن تو برمون مردغمت سوزود چایی باغو سیل تو تورو با ماهیا بردببین زده به گلمون گرگ بعد رفتن تو برمون مردغمت سوزود چایی باغو سیل تو تورو با ماهیا بردغمت سوزود چایی باغو سیل تو تورو با ماهیا بردشده هرس درختای سبز بهار بارو بست تو کجایی پسشدن عوض آدمای شهر نگو تو هم عشقت بی فایدسببین زده به گلمون گرگ بعد رفتن تو برمون مردغمت سوزود چایی باغو سیل تو تورو با ماهیا برداین آخرین قرار من بی قرار اگه تو نیای میمیرماگه نیای تو سر قرار میمونه یه عمر تو سینمببین زده به گلمون گرگ بعد رفتن تو برمون مردغمت سوزود چایی باغو سیل تو تورو با ماهیا بردببین زده به گلمون گرگ بعد رفتن تو برمون مردغمت سوزود چایی باغو سیل تو تورو با ماهیا بردغمت سوزود چایی باغو سیل تو تورو با ماهیا برد آخر سال...ادامه مطلب
ما را در سایت آخر سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sayelabkhandeto بازدید : 47 تاريخ : يکشنبه 8 مرداد 1402 ساعت: 14:30

تار‌های بی کوک و کمان باد ولنگار

باران را گو بی آهنگ ببار
غبارآلوده از جهان تصویری واژگونه در آبگینه بی قرار

باران را گو بی مقصود ببار
لبخند بی صدای صد هزار حباب در فرار

باران را گو به ریشخند ببار
چون تار‌ها کشیده و کمان کش باد آزموده‌تر شود
و نجوای بی کوک به ملال انجامد
باران را رها کن و خاک را بگذار تا با همه گلویش سبز بخواند
باران را اکنون گو بازیگوشانه ببار

آخر سال...
ما را در سایت آخر سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sayelabkhandeto بازدید : 46 تاريخ : يکشنبه 8 مرداد 1402 ساعت: 14:30

وقتی نباشی انگار که هستم و گویا که نیستمروزی که رفتی من با تمام وجودم گریستمخدا حافظی کردی یک جوری که انگار دیگه بر نمی گردیاشکات شده بوسه یک جوری که انگار سرپا همه دردیسرپا همه دردی دیگه برنمی گردی بار غم رو شونه بردمش تا خونهجای خالیت دیدم اشکها شد روونه بجز عطر خیالت نبود از تو نشونهمی دونم که پس از تو دلم تنها می مونهولی احساس صادق ترینه می گه که او هنوزم بهترینهبهترینـه دیگه دلواپسی نقشی نداره آخه اونم خودش عاشقترینهآره دلواپسی نقشی نداره آخه اونم خودش عاشقترینهبار غم رو شونه بردمش تا خونه جای خالیت دیدم اشکها شد روونهبجز عطر خیالت نبود از تو نشونه می دونم که پس از تو دلم تنها می مونه آخر سال...ادامه مطلب
ما را در سایت آخر سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sayelabkhandeto بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 11 اسفند 1401 ساعت: 12:52